بزرگنمايي:

یزد آنلاین - یزد - حکایت شهدای مدافع حرم این پاسداران صلح جهانی برای خیلی ها حکایت غریبی است، زیرا با معیارهای مادی زندگی امروزی نمی توان فداکاری آنان را سنجید، ایثاری که در گفت و گوی همسر شهید روح الله مهرابی مدافع حرم ائمه (ع) با خبرنگاران  است.
زهره شهری زاده بانوی 32 ساله یزدی و همسر شهید مدافع حرم، روح الله مهرابی، چندی پیش میهمان ایرنای یزد بود، با گذشت چند لحظه از آغاز مصاحبه بیش از اینکه او میهمان باشد، با گشاده رویی و لبخندی که صلابت پایداری بر ارزشها را بیش از پیش در سیمای این شیرزن به نمایش گذاشته بود، با پاسخ هایی دقیق پذیرای ما شد.
دفاع از مرزهای جغرافیایی در نظام های غیرمذهبی نیز دارای ارزش است، اما دفاع از مرزهای اعتقادی و ارزش های دینی در قاموس مرزهای جغرافیایی نمی گنجد، اینجا دیگر قدس، کربلا و دمشق با خوزستان، کرمانشاه و ایلام فرقی ندارد.
در دیدار با همسر شهید مهرابی، برای نخستین بار بود که بعنوان یک خبرنگار نمی دانستیم سخن از کجا آغاز کنیم و او که کارشناس مشاوره است و مربی یک مرکز پیش دبستانی، فضای گفت و گو را با بیان این جمله فراهم می آورد که" روح الله که به عنوان مستشار نظامی به عراق رفته بود، در سال 93 و در عملیات عاشورا در ماه محرم در تله انفجاری دشمن گرفتار و به درجه رفیع شهادت نایل شد."
خانم شهری زاده می گوید: شهید مهرابی همیشه از کربلا و امام حسین (ع) می گفت و آرزویش رفتن به پابوس آقا بود.
شهید مهرابی در زمان شهادت، 2 فرزند پنج ساله و 1.5 ساله داشت و آنطور که همسرش می گوید بچه ها خیلی به او وابسته بودند اما او تصمیمش را گرفته بود، زیارت آقا و دفاع از حرم امامین (ع).
** شهید مهرابی، کارگشایی دلسوز بود
همسر شهید روح الله مهرابی اظهار داشت: همسرم با معرفت، خوش اخلاق، خانواده دوست و اهل احترام به بزرگترها بود، خدمت خلق و گره گشایی از مشکلات آنان از ویژگی بارز روح الله بود، اگر برای گره گشایی از مشکل دیگران، دست به کار می شد تا آن را به سرانجام نمی رساند، دست بردار نبود.
زادگاه خانم شهری زاده، یزد و زادگاه همسرش اصفهان است، او به ذکر خاطراتی از همسر شهیدش پرداخت و گفت: در یک روز در مسیر یزد به اصفهان، متوجه خودرویی شدیم که نیاز به کمک داشت، روح الله توقف کرد و پس از گفت و گو با راننده متوجه شد که نیاز به لاستیک زاپاس دارد و او زاپاس خودرو خودمان را به راننده داد تا به مقصد برسد.
** ارادت خاص شهید مهرابی به جوادالائمه(ع)
شهری زاده تاکید کرد: روح الله، ارادت خاصی به امام جواد علیه السلام داشت و همیشه می گفت هر حاجتی دارید از ایشان طلب کنید، بنا به گفته همرزمانش در 40 روزی که در عراق بود به حرم امام جواد(ع) می رفت، بسیار نماز می خواند و گریه می کرد، گویا همانجا شهادتش امضا شده بود.
** از امام رضا علیه السلام زیارت امام حسین علیه السلام را طلب کرد
همسر این شهید مدافع حرم گفت: بهمن ماه سال 1392 بود که روح الله به مشهد رفته بود، وقتی برگشت گفت: از امام رضا علیه السلام زیارت امام حسین علیه السلام را خواسته‌ام.
خانم شهری زاده افزود: خیلی خوشحال شدم، گفتم تنها برو اگر ما را با خودت ببری برایت سخت می‌شود و زیارت بهت نمی‌چسبد، پس از مدتی گفت؛ بچه‌ها می‌خواهند به عراق اعزام شوند به او گفتم این همان زیارتی است که از امام رضا علیه السلام طلب کردی.
وی یادآور شد: روح الله که سر از پا نمی شناخت، ساکش را بست و در انتظار ماند تا برای رفتن خبرش کنند و راهی شود، روز 22 شهریور ماه 1393 تماس گرفتند که راهی این سفر شود.
** برای رفتن به کربلا بی تاب بود
همسر شهید مهرابی گفت: وقتی خبردار شد که می خواهند اعزام شوند، از خوشحالی بال درآورده بود و مانند کسی که از قفس آزاد شده باشد، می گفت وسایلم را سریع جمع کن ؛ برای رفتن عجله داشت و از من حلالیت طلبید و رفت.
شهری زاده ادامه داد: روح الله بخاطر اینکه مدتی طول کشیده بود تا گذرنامه اش آماده شود نزد مادرش رفت و دستش را بوسید و گفت؛ مادر نکند تو راضی نیستی که من بروم و مادرش گفت که راضی است .
** مهرابی، شهید عملیات عاشورا
وی با بیان اینکه روح الله در مدت 40 روزی که در عراق بود هرشب با ما تماس می گرفت، افزود: 2 شب آخر تماسی نگرفت و نگران شدیم و هرچه تماس گرفتیم پاسخی دریافت نکردیم.
برخی از دوستانش می گفتند به منطقه ای دیگر اعزام شده و برخی هم گفتند زخمی شده و بالاخره با سخنان ضد و نقیض اطرافیان، متوجه شدم که او به آرزویش یعنی شهادت رسیده است.
** بابام قاب عکس شده
همسر شهید مهرابی با بیان اینکه زینب پنج سال بیشتر نداشت که پدرش به شهادت رسید، افزود: زینب وقتی پدرش به شهادت رسید به خاله اش گفته بود که بابام دیگه قاب عکس شده و این جمله ای بود که در مهد کودک برای آماده سازی ذهنش به او گفته بودند، زینب، خیلی بابایی بود، وقتی پدرش در عراق بود، نقاشی های زیادی کشیده بود تا به پدر نشان دهد.
اکنون زینب 9 سال و حسین 6 سال دارد و همچنان دلتنگ پدرشان هستند.
همسر شهید مهرابی اضافه کرد: بعد از شهادت روح الله، او را در خواب دیدم، دری باز شد که پشت آن همه نور بود و به من گفت ناراحت نباش، من و تو دوباره در کنار هم و با هم زندگی خواهیم کرد.
شهری زاده خاطر نشان کرد: من راضی ام به رضای خدا، اما گاهی زخم زبان ها و طعنه های کسانی که انتخاب روح الله را درک نمی کنند، مرا آزرده خاطر می کند، برخی می گفتند و می گویند، به همسرت که به عراق رفته میلیون ها تومان پول داده اند و به ارزشهایی که روح الله به آنها دلبستگی داشته، هرگز فکر نمی کنند.
گفت و گو با خانم زهره شهری زاده همسر شهید مدافع حرم روح الله مهرابی، حال و هوای ما را در یک صبح گرم تابستانی عوض می کند.
روح الله با شهادت خود، کاری حسینی کرد اما شیرزنانی مانند بانو شهری زاده نیز "زینبی بودن" را به کمال معنا کرده اند، زنانی که اگر غم دنیا را در دل داشته باشند در سیمای آنان جز عزت، سربلندی و استقامت نمی توان دید.
خانواده های شهدا به خصوص همسران شهدا که در کنار وظیفه مادری باید وظیفه پدری را برای یادگاران شهدا به انجام برسانند، اسطوره های بردباری هستند و برای کسانی که در مظاهر زندگی جدید در جستجوی الگو هستند، بازماندگان شهدا بهترین اسوه های صبر و مقاومتند.
حال و هوای گفت و گو با همسر شهید مهرابی رباعی یکی از شاعران معاصر را در ذهن تداعی می کند:
"از چشم سیاه تو حذر باید کرد
زین میوه ممنوعه گذر باید کرد
در این قفس شکسته ماندن تا کی
گاه سفر است و فکر پر باید کرد"
**
روح الله مهرابی شهید مدافع حرم، متولد 11 اردیبهشت 61 در استان اصفهان است، این شهید والامقام که به عنوان مستشار نظامی به عراق اعزام شده بود، هنگامی که همراه یکی از همرزمانش برای تعمیر چند تانک رفته و در انتظار رسیدن خودرو برای بازگشت به پایگاه بود، در تله انفجاری گرفتار و به شهادت رسید؛ پیکر پاک این شهید در گلزار شهدای شهر کوشک اصفهان به خاک سپرده شد.