خبر یزد
سنت و آداب مرسوم ماه مبارک رمضان در شهرستان بافق
سه شنبه 26 خرداد 1394 - 7:56:24 AM
ايرنا
ماه مبارک رمضان در شهرستان بافق نيز مانند بسياري از شهرها و آبادي ها به لحاظ ديني و شرعي داراي فرهنگ هايي است اما از منظر فرهنگ عامه به عنوان يک مجموعه فرهنگ غني داراي عناصر بسياري است که پاره اي از آنها تحت تاثير گذر زمان و تغييرات اجتماعي منسوخ شده و فقط يادي از آنها در حافظه و خاطره افراد مسن باقي مانده و بخشي از آن نيز در حال نسخ و حذف است.

آنچه بوده و هست و سينه به سينه نقل شده، وصف آنها هنوز لذت بخش و خاطره انگيز است.

***کلوخ اِندازون

در شهرستان بافق، تعدادي از مردم چند روز قبل از حلول ماه مبارک رمضان را روزه مي گرفتند. اين روزه ها يا به نيت روزه قضا گرفته مي شد يا بنا بر احتياط، اگر زودتر هلال رمضان رؤيت شد، روزه اي قضا نشده باشد و با اين آئين با وجد و شادماني به استقبال ماه اهي مي رفتند.

عادت بر اين بود قبل از ماه مبارک رمضان، خانواده ها خود را براي روزه گرفتن آماده مي کردند و کساني که توانايي داشتند، آذوقه يک ماه خود را که عمدتا آرد، حبوبات، خرما و نان خشک بود، خريداري مي کردند.

رسم بود در صورتي که ماه رمضان مثل امسال در فصل تابستان قرار داشت، جمعه آخر ماه شعبان يا آخرين روز اين ماه را جوان ترها در دسته هاي چند نفري يا به اتفاق اعضاي خانواده به باغ و صحرا بروند و با پختن آش و تهيه غذاهاي مناسب، همچنين خوردن شيريني و آجيل و هرچه هوس داشتند، از ماه رمضان استقبال کنند، اين روز به کلوخ اندازون معروف بود که در حال حاضر اين رسم گرچه کم و بيش در برخي محلات انجام مي شود ولي منسوخ شده است.

***روزه چند کُتو

بيدار شدن در وقت سحر، سحري خوردن و آمادگي براي روزه گرفتن علاوه بر ثواب و اجر معنوي به لحاظ تفاوتي که با يازده ماه ديگر سال دارد، نوعي تنوع و تفريح براي بزرگترها محسوب مي شود. بچه ها و نابالغين هم به دليل اينکه اول شب معمولا خانواده ها از سحر و سحري خوردن و بيدار شدن صحبت مي کنند، شور و شوق فراواني براي بيدار شدن از خود نشان مي دهند و از والدين مي خواهند که آنها را نيز فراموش نکرده و سحر صدا بزنند و بيدار کنند.

کودکان نيز ضمن اينکه روزه هاي کوتاه تري مي گرفتند، با بيدار شدن در هنگام سحر، با فرهنگ معنوي سحر و روزه و رمضان آشنا مي شدند.

البته براي کاستن از فشار گرسنگي و تشنگي طول روز بر حسب توان فرزند نابالغ چند نوبت به آنها آب و غذا خورانده و دوباره روزه آنها را پيوند مي زنند که به چنين روزه گرفتني روزه پيوندي يا دوکُتُو گفته مي شود.
بيدار شدن سحر

در زمان قديم به لحاظ نبودن ساعت و ساير ابزار و وسايل هشدار دهنده و سنجش زمان که بتوانند در وقت معين و مقرر بيدار و يا وقت را از روي آنها تعيين کنند، از روش ها و ابزار طبيعي بهره مي گرفتند و در زمان مورد نظر يا در وقت سحر بيدار مي شدند.

مثلا يک يا چند نفر از اهالي محل سحرها بيدار مي شدند و با صدا زدن و زدن درب منازل، ديگران را بيدار مي کردند.

در بعضي از روستاها نيز طبل و دهل مي نواختند تا مردم بيدار شوند.

صداي خواندن خروس بهترين و رايج ترين وسيله براي بيداري مردم در سحر بود زيرا مردم به تجربه دريافته بودند که خروس ها در طول شبانه روز در سه نوبت معين بانگ سر مي دهند.

زندگي سنتي و غلبه فرهنگ دامداري و کشاورزي در بيشتر مناطق موجب مي شد که عامه مردم در منازل خود تعدادي مرغ و خروس نگهداري کنند و حتي کساني که در طول سال (غير از ماه رمضان) به هر دليل مرغ و خروس نداشتند، مخصوص اين ماه خروسي خريداري و براي بيدار شدن هنگام سحر در نزديک ترين محل خواب خود از آنها نگهداري مي کردند.خروس خون اول نيمه شب يعني ساعت 24 را خبر مي داد، خروس خون دوم سحر و خروس خون سوم وقت نماز صبح و دميدن صبح صادق را بانگ مي زد.

برخي از مردان که دعا خوان سحر و اذانگوي صبح بودند، از روي ستاره ها و قرار گرفتن آنها در آسمان به اوقات مورد نظر پي مي بردند و با صداي خود چند همسايه و همسايگان ديگر را بيدار مي کردند و به اين ترتيب همه شهر از آغاز سحر و پايان آن مطلع مي شدند.

***غذاهاي سحري و افطاري در بافق قديم

هميشه جامعه به طبقات و گروه هايي تقسيم شده که از نظر سطح زندگي و برخورداري از مزايا و امکانات يکسان نبوده و نيستند.

نابرابري و تضاد در همه وجوه زندگي از جمله اندوخته خوراکي ماه مبارک رمضان، تهيه سحري و خوردن افطاري وجود داشته و دارد.

غذاي اغنيا، اربابان و ثروتمندان را در طول ماه رمضان گوشت، کشک و روغن گوسفند، برنج و ديگر غذاهاي مقوي تشکيل مي داد اما بيشتر مردم «اشکنه تخم مرغ» را با مرزنجوش، فلفل، پياز و در صورت امکان روغن گاو يا گوسفند و درغير اين صورت با يکي از روغن هاي ارزان تر مي پختند به طوري که مقداري آب داشته باشد تا نان خود را در آن تليت کنند.

شير گاو يا گوسفند را بيشتر براي سحري استفاده مي کردند و در صورتي که ماه مبارک در زمستان بود، «آش تُکي» يا شلغم پخته غذاي افطاري مردم بافق بود.

***ختم قرآن کريم

از رسوم پسنديده مردم بافق که هنوز هم مرسوم است، ختم قرآن در ماه مبارک رمضان بوده و هست.

از روز اول ماه رمضان زنان مومنه در قديم در خانه يکي از آشنايانِ مسلط به قرائت قرآن معروف به مُلا گردهم مي آمدند و جمع حاضر هر روز يک جزء قرآن مجيد را تلاوت مي کردند و تا پايان ماه مبارک، 30 جزء قرآن تلاوت مي شد.

هم اکنون هم اين رسم هر ساله تکرار مي شود البته ديگر در جلسه زني را ملا خطاب نمي کنند بلکه تقريبا همگي به قرائت قرآن آشنايي دارند و چنانچه شخصي کمي در خواندن قرآن کريم ضعيف باشد، ديگران کمک مي کنند که تا پايان ماه مبارک رمضان، غلط خواني ها برطرف شود.

خانم ها به صورت گروهي در محله خود از اول ماه مبارک رمضان ختم قرآن را آغاز مي کنند و هر روز يک جزء کتاب آسماني را قرائت مي کنند که تا پايان ماه قرآن ختم شود.

اگر روز آخر سوره اخلاص ( قول قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) به هرکس افتاد بايد در اولين فرصت آش نذري پخته و اعضاي جلسه را دعوت کرده و دوباره با قرائت بخشي از قرآن و دعاي مربوطه ، عهد خود را ادا کند.


http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/1714/سنت-و-آداب-مرسوم-ماه-مبارک-رمضان-در-شهرستان-بافق
بستن   چاپ