خبر یزد
مطبوعات یزد، گرفتار در چنبرۀ مشکلات
چهارشنبه 10 بهمن 1397 - 11:31:05 AM
پیمان یزد
خبریزد- در این مطلب که در تازه ترین شماره این روزنامه درج شد آمده:
مطبوعات محلّی بر خلاف مطبوعات پایتخت به ویژه مطبوعاتی که وابسته به سازمان ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی هستند از حدّاقل پشتوانۀ مالی برخوردارند و به راستی که نشریات بومی تنها با پشتوانۀ عشق و علاقه و ایثار مدیران آن چاپ می شود. تقریباً تمام مطبوعات بومی ایران (به جز چند استثناء) دارای گروهی ثابت هستند که عمدتاً اعضای خانواده سردبیر یا صاحب امتیاز را در بر می گیرد و تقسیم کار بین این اعضا و عشق و علاقۀ آنان به ادامه کار، بزرگترین سرمایۀ این نشریّات است و این سرمایه هم به بهای گذشتن از بسیاری امکانات رفاهی، تفریحی و حتّی خوراکی میسّر می شود تا بتوانند به تأمین هزینه های سرسام آور کاغذ و چاپ و غیره بپردازند.
در این دوره تنها سودی که عاید آن ها می شود فروش خانه و زمین و حتّی وسیلۀ نقلیۀ خود و زیر بار قرض و وام رفتن است یعنی بعضاً مدیر، مسئول توزیع و فروش و جمع آوری برگشتی ها یک نفر است.
از مشکل بزرگ مالی که بگذریم، بسته بودن فضای سیاسی – اجتماعی شهرستان ها، اعمال سلیقه های شخصی برخی مسئولان بومی، تعدّد مراکز تصمیم گیری و دیگر عوامل پنهان و آشکار، مشکل دیگر مطبوعات بومی است که دست و پای مدیران نشریات را در بازتاب هرگونه مسائل و رویدادهای اجتماعی و شهری می بندد.
مدیر یک نشریّۀ محلّی با چاپ هر مطلبی که مغایر با خواست فلان مسئول یا فلان اداره باشد، باید پیه بسیاری از چیزها را بر تن بمالد.
این است که مطبوعات بومی یا باید به به و چه چه گو باشند و یا به اصل مسلّم «شتر دیدی، ندیدی» نظر داشته و یا به ورزش و جدول و لطیفه و ذکر اخبار رسمی آن هم بدون دخالت دادن حتّی یک ذره تحلیل ها و نقدهای اجتماعی بپردازند.
از این رو بسیاری از نشریات بومی، یا محلّ چاپ آگهی ها هستند یا خبرنامه و گزارش نامۀ فعالیّت ادارات، در یک نگرش کلّی مطبوعات بومی یزد اجمالاً با این مشکلات و گرفتاری ها دست به گریبانند:
الف- تعدّد مراکز تصمیم گیری و ایجاد توقّعات نابجای برخی ادارات و سازمان ها.
ب- کمبود چاپخانه های مجهز حتی در مرکز استان. اکنون با اینکه چند چاپخانه مجهّز مانند: پیمان و...کارهای چاپ نشریات را برعهده دارند، هنوز برخی نشریات در چاپخانۀ خرد تفت (در 25 کیلومتری یزد) چاپ می شود. حتّی بسیاری از ناشران یزدی کتاب های خودرا به قم و اصفهان و تهران می برند.
پ-تنگناهای مالی و اقتصادی که بزرگترین معضل آن هاست و دست و پای آنان را در ارائۀ نشریه ای پر محتوا و پر حجم می کاهد.
ت- کمبود وسایل و امکانات حروف چینی و فیلم و زینگ و دستگاه تازن و دیگر ملزومات وابسته به حرفۀ روزنامه نگاری در نزد مدیران نشریات.
ث- دشواری های تهیّۀ فیلم و زینگ و کاغذ.
ج- نداشتن دفتر یا محلّ استقرار نشریه، به حدّی که محلّ کار و زندگی بسیاری از مدیران جراید، یکی است و از این رو امکان تماس مستقیم و جدّی خوانندگان با مدیران وجود ندارد.
راه های حمایت از نشریات بومی و رفع دشواری های آنان
حمایت از مطبوعات بومی به دو صورت باید محقّق شود:
الف- حمایت معنوی
شامل پایبندی به قانون اساسی و اصول مصرّحه در آن، پایبندی به قانون مطبوعات و حمایت از نویسندگان و مدیران جراید و تأمین امنیّت شغلی آنان بهترین راه حمایت معنوی است.
ب- حمایت مادّی
به صورت پرداخت وام های بدون عوض، استقرار مکان یا پرداخت اجارۀ بها، پرداخت یارانه، تأمین یا در نظرگرفتن سهیمۀ کاغذ، فیلم و زینگ، در اختیار نهادن امکانات و وسایل لیتوگرافی، چاپ، حروف چینی و آماده سازی انجام می گیرد.
یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن همپای کارهایی که در سطح وزارت خانه برای رشد و تعالی مطبوعات صورت می گیرد و در کنار بودجه های جاری و مصوّبی که دولت برای پیشبرد امر فرهنگ کشور در نظر می گیرد، بودجه ای نیز برای کمک به مطبوعات، به ویژه مطبوعات بومی در نظر گرفته شود تا مدیران نشریات بدون دغدغه های مادّی، به تولید و عرضۀ فرهنگ و هنرو ادب و اندیشه بپردازند.
چگونگی افزایش سطح کیفی و کمی مطبوعات بومی
بر مبنای آنچه آمده، نشریّات به دلیل تنگناها و دشواریهای عدیدۀ مادّی و غیر مادّی که گاهی حتّی قادر به پرداخت هزینه های ضروری مثل کاغذ و چاپ نیستند، چگونه می توان انتظار داشت نشریه ای پر محتوا و با صفحات زیاد و مطالب گوناگون چاپ کنند، هر چند بیشتر نویسندگان شهرستانی نیز چون مدیران جراید با عشق و علاقه به کار نویسندگی و تحقیق و پژوهش می پردازند، امّا تا کی می توان انتظار چنین ایثارهایی داشت.
وقتی که دراین اوضاع گرانی، نویسنده ای می بیند برخی نشریّات تهرانی بابت نگارش هر کلمه به آنان حقّ التحریر قابل توجّهی پرداخت می کنند.
کی خرسند به این می شود که در ازای دریافت یک نشریۀ پانصد تومنی، مقاله ای را که حاصل تحقیق چندین ماهۀ خود است در اختیار آن نشریّۀ بومی بگذارد.
از اینروست که مدیر نشریّات محلّی: اولاً ناچار به استفاده از نویسندگان نوپا و تازه کار هستند که صفحات خود را پر کنند و در این صورت حتماً از بار کیفی آن کاسته خواهد شد.
ثانیا: ناچارند با کاستن از حجم صفحات، جلوی بقیّۀ ضررها را بگیرند، این است که دیده می شود تقریبا بیشتر نشریّات بومی در چهار صفحه آن هم به صورت آگهی نامه و خبرنامه چاپ می شوند. تازه در بخش خبر هم به بازتاب اخبار رادیوی محل و گزارش های روابط عمومی ادارات اکتفا کرده و در سایر بخش ها بر مبنای «اصل باری به هر جهت و به هرگونه » باید صفحه را پر کرد، قناعت می کنند.
از این رو می توان با انجام حمایت های مادّی و معنوی از مطبوعات در امر بالابردن سح کیفی و کمی مطبوعات بومی یاری رساند.
رسالت مطبوعات بومی در ارتقای سطح فرهنگی استان
مطبوعات را دانشگاهی برای توده های مردم بر شمرده اند، دانشگاهی که درهای آن همه روزه به روی مردم با سواد و حتّی کم سواد باز است و هر کدام می توانند به فراخور دانش، اطّلاعات و علاقۀ خود بر سر کلاس یکی از این نشریّات حاضر شده و طبق برنامۀ خود، هر اندازه که می¬خواهند، خوانندۀ دروس آن باشند.
اگر با این نگرش بسیار خوب به مطبوعات بنگریم، متأسّفانه مشاهده می شود، بسیاری از نشریات بومی، خبرنامه ای هستند که بیشتر خبرهای بیات شده ای را که چندین روز پیش از رادیو یا تلویزیون شنیده شده به خورد مردم می¬دهند، نشریّاتی که بعضاً پس از چند دقیقه تورّق به کناری نهاده می شود.
حال اگر مراکزی که می توانند به حمایت-های مالی و معنوی مطبوعات اقدام کنند، دست به کار شوند، بی شک مدیران نشریّات با آسودگی خیال به تولید و عرضۀ تفکّر و فرهنگ می پردازند.
و صد البته رسالت مطبوعات، آگاهی رسانی، ارائۀ طریق و باز نمودن واقعیّت های جامعه است به حدّی که علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ با بیشینۀ تاریخ و فرهنگ محل، آشنا شده و بتوانند با بهره گیری از نقاط ضعف و قوّت تاریخ، پی به علل شکست و ناکامی ها برده و تجربه های آزموده را دوباره نیازمایند.
علاقه مندان به پیشرفت های اقتصادی- اجتماعی محل با کمبودها و ضعف ها در هزینه آشنا شده و با پیشنهادهایی سازنده و ارائۀ راهکارهای مثبت به بهینه سازی روابط اقتصادی و اجتماعی جامعه یاری می رسانند. و بی گمان مدیران و برنامه ریزان مطبوعات بومی خود قبلاً باید شناخت خوبی از فرهنگ دیاری که در آن زندگی می کنند داشته باشند. که بدون این امر هر حرکتی، در هر جهتی بیهوده می نماید.
اگر به این نکته توجّه شود که به رغم گذشت ده ها سال از پیدایی رادیو و تلویزیون، هنوز افراد بیشتر جوامع در پی مطبوعات هستند و نه تنها نقش مطبوعات کمرنگ نشده، بلکه با توجّه به شناختی که از این دو رسانه دارند و می دانند سیاست ثابتی در کلیّۀ امو دارد (بدون توجه به خط فکری حاکم بر آن) به دنبال انواع نشریاتی هستند که پاسخگوی علایق و سلایق آن ها باشد.
یعنی به همان میزان که در رادیو و تلویزیون به دلیل دولتی بودن آن انتخاب وجود ندارد.
برعکس در زمینۀ مطبوعات، باب هر سلیقه و خطّ فکری و سیاسی و نظری، نشریّه ای وجود دارد وحتّی گاه دیده می شود برخی افراد در یک روز به خرید چندین نشریه می پردازند تا از تلفیق آن ها به دیدگاه آرمانی خود دست یابند.
با توجّه به نقش مهمّی که مطبوعات در رشد و آگاهی انحراف افکار عمومی جامعه دارند، یکی از دلایل مهمّ حسّاسیّت مراکز فرهنگی- اجتماعی یا سیاسی و حتّی افراد صاحب نظر و مسئولان مملکتی و رؤسای قوای سه گانۀ کشوری نسبت به امر مطبوعات، بی گمان ناشی از همین نقش بسیار مهم و کار آمد است، نشریّاتی که می توانند در خیر یا شرّ جامعه نقش داشته باشند.
نشریّاتی که می توانند هدایتگر یا مخرّب جامعه باشند، و این مهم در زمینۀ مطبوعات بومی بیش از پیش نمود دارد.
بررسی وضعیّت کنونی مطبوعات یزد:
اکنون که با دشواری ها و تنگناهای مطبوعات بومی و چگونگی حمایت از آنان آگاه شدیم، به وضعیّت کنونی مطبوعات یزد می پردازیم تا با شناخت از کم و کیف و باز نمودن نقاط ضعف و قوّت آنان، به تقویّت نقاط مثبت و کاستن از نقاط ضعف بپردازیم.
استان یزد طبق آمار رسمی ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد در دی 1397ش دارای 13 نشریه به قرار زیر است: 4 فصلنامه، 3 ماهنامه، 4 هفته نامه، 2 روزنامه که از میان چندین نشریه تخصّصی و دانشگاهی، نشریۀ دانشگاه یزد با سابقه ای حدود 27 سال، کارنامه ای قابل قبول را ارائه داده است.
سطح خوب مقالات، در نظر گرفتن شیوه های جدید و اصولی نگارش، گزینش و پردازش مقالات به عنوان جنبه های مثبت این نشریه قابل ذکر است. امّا متأسّفانه به رغم پشتوانۀ خوب مالی، در فواصل معینی چاپ نمی شود و در مقایسه می توان گفت، در دو سه سال اوّل، کارنامۀ موفّق تری را داشته است.
نشریۀ دانشگاه علوم پزشکی هم در زمینۀ تخصّصی خود، خوب عمل کرده است.
سال 1377 را می توان شروع خوبی برای نشریّات یزد دانست، زیرا به غیر از مجوّز انتشار چندین روز نامه و هفته نامه و ماهنامه که بعداً بدان اشاره می شود.
نخستین شمارۀ فصلنامۀ فرهنگ یزد، حاوی ارزنده ترین مقالات در زمینۀ یزد زیر نظر استادان برجستۀ دانشگاه یزد و توسّط ادارۀ کلّ فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد چاپ و منتشر شد. سطح کیفی مقالات نوید بخش آینده ای خوب در عرضه مطبوعات یزد می داد و نشان دهندۀ اینکه اگر نشریه ای کار آمد و با هیات تحریریۀ خوبی در یزد باشد، می توانی نشریات وزین و آبرومند را حتی در سطح کشور چاپ و منتشر کرد.
و اکنون و درسال جاری بیستمین سال بنیان آن جشن گرفته شد. فصلنامۀ بازتاب، کاری از امور انجمن های فرهنگی ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد، با اینکه در آغاز راه بود، می توانست با بهره گیری از تجارب فصلنامۀ فرهنگ یزد نشریه ای موفق باشد،اما چندشماره ای بیشتر نپایید.
سال ها پیش نیز انجمن ادبی کتابخانۀ وزیری، چندین شماره از فصلنامۀ انجمن ادبی را که حاوی اشعار شعرای آن بود چاپ کرد، ولی ادامه نیافت.
در بخش جراید غیر تخصّصی در مجموع میتوان گفت: یزد هنوز به استحقاق های خود دست نیافته است. یزد شهری است دانشگاهی و همیشه بالاترین درصد قبولی دانشگاه را داشته است دانشمندان و نویسندگان بر جسته ای از این دیار برخاسته است که صاحب قلمانی توانمند هستند، حتّی مدیران و اعضای تحریریۀ برخی از نشریات تهران، یزدی هستند.
و اگر دیر جنبیده شود، همین هایی هم که در یزد هستند، روزی برای پیوستن به دریای عظیم فرهنگ و دانش، راهی تهران می شوند.


http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/78245/مطبوعات-یزد،-گرفتار-در-چنبرۀ-مشکلات
بستن   چاپ