بزرگنمايي:
هفتهاي که سپري شد را به نام هفته وقف نامگذاري کردند تا فرصتي براي يادآوري سنتي باشد که بيشک بيمنتترين جلوه ايثار و انفاق و زيباترين تجليگاه حسن نوع دوستي و انسانيت بوده اما پايان اين هفته، آغازي براي تلاش در مسير احياي اين سنت حسنه است.
هر سال در طول هفته وقف، از واقفان، مستاجران نمونه وقف و متوليان وقف تجليل ميشود، خيمههاي «همه واقف باشيم» برپا ميشود اما خروجي برنامههاي اين هفته و اثرگذاري آنها در ميان عامه مردم را بايد از اين هفته به بعد به نظاره نشست.
بازنمايي زيباييهاي وقف، اين سنت حسنه را در جامعه جاري و ساري ميکند
آنچه بيش از هر چيز ديگري ميتواند فرهنگ وقف را در جامعه جاري و ساري کند، بازنمايي زيباييهاي وقف است که در استان يزد به وفور مشاهده ميشود.
طرح اينکه وقف هميشه نبايد به مدرسه و بيمارستان و مکتب خانه و آب انبار و .... خلاصه شود و وقفهاي کوچک و بزرگ بسياري به عنوان وقف در توشه سفر پر پيچ و خم آخرت افراد گنجانده شده، ميتواند اثرگذاري بالايي داشته و افراد بسياري را در مسير اين سنت حسنه قرار دهد.
يکي از جذابيتهاي وقف، ظرافت نيت واقفان است که تفکر در برخي از آنها، ناخودآگاه انسان را به سمت اين سنت حسنه سوق ميدهد.
در اين گزارش نيز جالبترين وقفهاي استان يزد که البته تنها بخشي از 11هزار و 900 موقوفه اين استان را تشکيل ميدهد، مرور خواهد شد.
وقف براي دلهاي شکسته
مديرکل اوقاف و امور خيريه استان يزد يکي از زيباترين وقفهاي استان يزد را وقف براي دلهاي شکسته برشمرد و اظهار داشت: در گذشتههاي دور که کودکان و غلامان براي آوردن آب از آبانبارها، پلههاي طولاني را طي ميکردند، در بسياري از موارد در راه بازگشت، کوزه آنها ميشکست و شکستن کوزه، بازگشت کودکان و غلامان به خانه را دشوار ميکرد.
غلامرضا عادل عنوان کرد: صاحب موقوفه کودکان و غلامان بسياري را در راه آبانبارها گريان و پريشان ديده به همين دليل وقفي براي دلهاي شکسته ثبت کرده و موقوفه او براي خريد کوزه براي اين افراد وقف شد.
گرچه اين روزها آب انبار و کوزه ديگر جايي در زندگي روزمره مردم ندارد، اما شنيدن عنوان اين وقف، انسان را به تشويق و تحسين وادار ميکند و زيباترين جلوه نوع دوستي و انسانيت را در ذهن متبلور ميکند.
وقف زمين براي جانوران نيز از زيباترين وقفهاي استان يزد است حتي ايرج افشار و عبدالوهاب طرار در کتابچه موقوفات يزد در اين مورد به وقفي جالب اشاره کردهاند که اسناد آن نيز در اداره کل اوقاف و امور خيريه استان يزد موجود است.
وقفي براي تهيه طعام براي سگهاي کور
در روستاي عزآباد در شهرستان اشکذر يزد وقفنامه جالبي وجود دارد که نشان از لطافت مردمان آن خطه دارد. در اين وقفنامه که واقف آن نامعلوم است، منافع 75 متر از يک زمين، براي تهيه غذا براي سگهاي کور وقف شده است.
اما يکي از جالبترين و شايد عجيبترين وقفها که آن نيز مربوط به همين روستاي عزآباد است، وقف براي حمام است که البته اين وقف نيز در کتابچه موقوفات يزد نوشته عبدالوهاب طرار و ايرج افشار به ثبت رسيده که مضمون آن از واقفي نامعلوم چنين است: «اراضي چهار دست، منافع آن بايد صرف نظافت اشخاص در حمام شود».
در شهرستان تفت نيز موقوفهاي قديمي وجود دارد که واقف در آن براي شخصي که خبر سيل را به روستاهاي پايين دست برساند، اجرتي تعيين کرده است.
وقفي براي نامه نوشتن
همچنين در شهرستان تفت موقوفه ديگري براي نامه نوشته افراد بيسواد وجود دارد تا از عوايد موقوفه براي اجرت کاتب نامه براي شخص بيسواد استفاده شود.
وقفي براي اغنيا و اعيان و اشراف در يزد
در يکي از نيات موقوفه مرحوم حاج ابوالقاسم تاجر رشتي که يکي از بزرگترين موقوفات استان يزد است، آمده است: «همزمان با ايام عيد غدير، 30 تا 40 نفر از از غير فقرا، از اعيان سادات و اشراف و علما و طلاب را دعوت کرده و به حسب لايق، ضيافتي را ترتيب دهند و هر سه سال يکبار، يک نسخه از وقفنامه را حاضرين در اين ضيافت مهر و امضا کرده و به يکي از علماي شهر بسپارند».
اين نيت از موقوفه همه ساله به همت توليت موقوفه اجرايي ميشود و به طور قطع حکمتي نيز در پي دارد و شايد يکي از حکمتهاي آن، زنده نگاه داشتن فرهنگ وقف در ميان اغنيا است.
وقفي براي پاپوش زوار مشاهد مشرفه
در يکي ديگر از نيات جالب موقوفه حاج ابوالقاسم رشتي آمده است: (قسمت مشخصي) از عوايد را به مصرف پاپوش زوار پياده مشاهد مشرفه برساند.
وقفي براي بلاياي طبيعي
در موقوفه رستم بختبند که از اقليتهاي زرتشتي يزد است، آمده که بخشي از عوايد موقوفه را براي سيلزدگان و زلزلهزدگان استان خراسان مصرف کنند و جالب اينکه بعد از چندين سال، در چند سال گذشته که زلزلهاي در خراسان جنوبي رخ داده بود، از محل عوايد اين موقوفه مبلغ 80 ميليون ريال به زلزلهزدگان کمک شد.
وقفي براي غذاي پرندگان در برف
در يکي ديگر از موقوفات يزد براي تامين غذاي پرندگان در روز هاي برفي زمستان موارد مصرف ديده شده است.
وقفي براي تعمير راه زوار
يکي ديگر از وقفهاي جالب يزد، خدمترساني براي مواظبت از راه زائران امام رضا (ع) است.
وقفي براي طلب صلوات
در يکي ديگر از وقفهاي جالب استان يزد آمده است که از محل عوايد موقوفه، شخصي را اجير کنند تا در کوچه و بازار راه رود و از مردم طلب صلوات کند.
وقفي براي تامين کاهگل پشتبام خانه بيوه زنان
در يکي ديگر از موقوفات استان يزد، وقف جالبي ديده ميشود که واقف خيرانديش اين موقوفه، براي تامين لحاف و بالاپوش گرم فقرا همچنين تامين کاهگل پشتبام خانه بيوه زنان موارد مصرفي را معين کرده است.
يکي ديگر از عجيبترين و انساندوستانهترين وقفهايي که ميتوان در استان يزد و در ميان اسناد وقفي مشاهد کرد و مديرکل اوقاف و امور خيريه استان يزد نيز خود از آن به عنوان يکي از زيباترين و عجيبترين وقفهاي استان يزد ياد کرد، وقفي است که براي گوشتهاي برده شده توسط گربهها ثبت شده است.
در گذشتهها، مطبخ اغلب خانههاي يزد در حياط ساخته ميشد و اغلب نيز دربهاي مطبخ چفت و بند درست و حسابي نداشت و از يخچال و يخدان و ... نيز خبري نبود.
در آن زمان زنان خانهدار اغلب خريد خود را به صورت روزانه انجام ميدادند و روزانه چند سير گوشت خريداري ميکردند تا طبخ کنند.
عجيبترين وقف استان يزد
در بسياري از موارد پيش آمده بود که گربه به آشپزخانه ميزد و همان چند سير گوشت را به غارت ميبرد بر اين اساس، وقفي انجام شد که در آن قيد شده، عوايد اين موقوفه، صرف خريد گوشت براي افرادي شود که گوشت غذاي روز آنها را گربه برده است.
يکي ديگر از وقفهايي که البته در جرگه وقفهاي عجيب نيست و اشاره به ماندگاري برخي موقوفات در کنار نام واقفان آنها دارد.
در بافت تاريخي يزد خانههاي تاريخي که مخروبه و متروکه رها شده و اکنون به محل تجمع اراذل تبديل شدهاند کم نيست، خانههايي که نه تنها براي صاحبان خود خيري نداشتند بلکه اين روزها به محلي براي آزار و اذيت مردم و همسايگان تبديل شدهاند.
چراغ خانه بيفرزندي که به برکت وقف بيش از يک قرن روشن مانده است
در مقابل اين خانهها، خانههايي نيز هستند که به اصطلاح وقف امام حسيني شدهاند.
يکي از اين خانهها در محله مريمآباد يزد، متعلق به پيرزني بود که هرگز صاحب فرزند نشد اما خانه قديمي و خشت و گلي خود را وقف کرد. وقف اين خانه به اصطلاح عامه مردم، وقف اولادي است به اين ترتيب که اين خانه در طور ايام سال، در اختيار يکي از افراد فاميل قرار ميگيرد و فرزندان فاميل در واقع مستاجر اين خانه ميشود و پولي که از رقم اجاره اين خانه عايد ميشود را هر سال صرف روضهخواني و اطعام مردم در روز اربعين ميکنند.
چراغ اين خانه قديمي اکنون بيش از يک قرن است که روشن است و به رغم قديمي بودن، حتي يک روز هم خالي از سکنه نبوده و تعداد زيادي از افراد فاميل، در اين خانه سکني گزينه و مستاجر آن بودهاند و پس از اينکه توانستهاند براي خود خانهاي خريداري کنند، آن را به شخص ديگري از افراد فاميل سپردهاند.
با اين وقف نه تنها نام پيرزني بيفرزند براي هميشه ماندگار مانده و به رغم بيفرزندي او، صدقه جاريهاي براي او برقرار شده، بلکه خانه او نيز بيش از يک قرن است که همچنان سرپاست و هر سال در روز اربعين، مراسم روضهخواني در آن برگزار ميشود و بيش از 200 نفر در آن اطعام ميشوند که اغلب مهمانان نيز افراد فاميل و همسايگان هستند.
اندکي زيرکي کافي است تا نه تنها موقوفه بلکه نام واقف نيز براي هميشه زنده بماند و صدقه جاريهاي تا ابد براي واقف روان باشد.